🌟 برایان تیل در کتاب «خلق برندهای مردمپسند» مینویسد: هر چند راز ساختن یک برند موفق، حفظ انسجام و تمرکز آن است، اما در واقعیت، همین که یک برند به شهرت و محبوبیت بالایی دست پیدا میکند، مالک آن تلاش میکند از برندی که ساخته، سود ببرد و از آن برای معرفی محصولات دیگر استفاده کند.
🌟 این نوع رفتار، هر چند در واقعیت قابل دفاع است اما در علم برندینگ اصلا. به بیان دیگر، هر چند در واقعیت، شرکتی که میلیونها دلار برای افزایش شهرت و محبوبیت برندش هزینه کرده است، حق دارد از آن برای معرفی محصولات دیگری استفاده کند، اما در علم برندینگ، این کار یعنی هدر دادن تمام سرمایهگذاریهایی که روی برند انجام دادهایم.
🌟 برای مثال، برند هاینز بعد از کسب شهرت و محبوبیت فراوان در بازار سس گوجهفرنگی، تصمیم گرفت محصولات دیگری مثل سس مایونز، کنسرو لوبیاچیتی و حتی سرکه را به سبد مصحولاتش اضافه کند، اما در عرضه اکثر این محصولات شکست خورد و بعد از مدتی مجبور شد محصول جدید را حذف کند.
🌟 در نتیجه، هاینز با توسعه سبد محصولاتش متحمل دو هزینه مختلف شد: هزینه توسعه و معرفی محصولات جدیدی که خیلی زود آنها را حذف کرد؛ و هزینهای که برای حفظ قدرت برندش در بازار سس گوجهفرنگی پرداخت کرد.
🌟 به همین دلیل است که مدیرانی که به فکر حفظ قدرت برندشان هستند، همیشه در هنگام تصمیمگیری برای توسعه سبد محصولات برندشان، بسیار وسواس دارند و محتاطانه رفتار میکنند.
🌟 یادمان باشد، هاینز به این دلیل هنوز در بازار حضور دارد که خیلی زود تصمیم گرفت محصولات غیرمرتبط را حذف کند، اما بسیاری از برندها جرأت این تصمیم را ندارند و در نهایت کلا از بازار حذف میشوند.
🌟 برای مثال، برند هلثی چویس نخست به عنوان یک غذای سرد آماده مطرح شد و هنگامی که مشتریان به این برند روی خوش نشان دادند، مدیران آن به فکر گسترش برند افتادند و پس از زمان کوتاهی کیکهای هلثی چویس و ویفرهای هلثی چویس هم به بازار آمدند.
🌟 با این که فروش این نوع محصولات اصلا خوب نبود، مدیران هلثی چویس حاضر به حذف این محصولات نشدند و در نهایت، برندشان آن قدر ضعیف شد که بازار غذای سرد را هم از دست داد و به طور کلی حذف شد.