بررسی رفتاری استخدام‌شوندگان؛ داستان آزمون نمک زدن به غذا

🌟 کتی فایوک در کتاب ارزشمند خود به نام «۵۳ اصل استخدام بهترین‌ها» می‌نویسد: یک داستان جالب در مورد استخدام بین مدیران آی‌بی‌اِم وجود دارد. در این داستان، یکی از مدیران شرکت، از داوطلبی خوشش آمده بود ولی تصمیم گرفت قبل از پیشنهاد شغل و حقوق مدنظرش به آن فرد، او را به ناهار دعوت کند.

🌟 این مدیر هنگام ناهار متوجه شد که داوطلب قبل از این که غذایش را بچشد، روی آن نمک پاشید. همان جا بود که آن مدیر از استخدام آن فرد منصرف شد.

🌟 این مدیر در توجیه تصمیمش گفته بود: اگر این شخص بدون بررسی تصمیم می‌گیرد به غذایش نمک بزند، فردا نیز در یک تصمیم مهم تجاری همین کار را خواهد کرد.

🌟 این تجربه به ما نشان می‌دهد آزمون‌های ساده‌ای وجود دارد که می‌توانیم از آنها برای ارزیابی بهتر داوطلبان استفاده کنیم.

◽️برخی از این آزمون‌های ساده ولی بسیار مهم عبارتند از:

🔹اولین برخورد داوطلب در سازمان شما، با کارکنان ستادی مثل منشی و آبدارچی است. به همین دلیل، این کارمندان اولین افرادی هستند که می‌توانند رفتارهای مثبت یا منفی داوطلب را مشاهده و به شما گزارش کنند. مثلا به آبدارچی شرکت‌تان بسپارید به شما بگوید فرد داوطلب هنگام برداشتن چای یا قهوه، از او تشکر کرده است یا نه.

🔹از منشی شرکت‌تان هم بخواهید رفتار داوطلب را هنگام ورود به شرکت یا دفترتان بررسی کند و به شما بگوید آیا رفتاری متواضعانه داشت یا مغرورانه؟

🔹به منشی شرکت‌تان بگویید داوطلب را کمی منتظر نگه دارد و سپس به شما بگوید آیا داوطلب بعد از چند دقیقه معطل شدن، شروع به پرخاشگری و امر و نهی کرد یا با ادب و متانت منتظر ماند؟

🔹از منشی شرکت‌تان بپرسید داوطلب چگونه با او صحبت کرده است؟ مثلا هنگام درخواست فرم اطلاعات شخصی، به منشی گفته لطفا فرم را به من بدهید؟ یا با بی‌ادبی درخواستش را مطرح کرده است؟

🔹به منشی شرکت‌تان بسپارید رفتار داوطلب در زمان انتظار برای ورود به اتاق مصاحبه را زیر نظر بگیرد و به شما بگوید که آیا آرام و متین نشسته بود یا مدام پاهایش را تکان می‌داد و اضطراب داشت؟

🔹در هنگام مصاحبه، اگر موبایل داوطلب زنگ خورد، به این موضوع دقت کنید که آیا از شما اجازه می‌گیرد تا به موبایلش پاسخ بدهد؟ و آیا بعد از اتمام صحبتش با موبایل، بابت این موضوع از شما عذرخواهی می‌کند؟

شایستگی کلیدی‌تان چیست؟

🌟 اسوند هولنسن در کتاب خود می‌نویسد: همه شرکت‌ها برای موفقیت در بازار، به یک سری برتری رقابتی (Competitive edge) نیاز دارند. با این حال، بسیاری از مدیران ارشد به اشتباه تصور می‌کنند مواردی مثل دسترسی به مواد اولیه ارزان‌تر، سرمنشأ کسب برتری رقابتی است.

 

🌟 اما بررسی شرکت‌های بزرگ مثل آی‌بی‌اِم، اپل، مایکروسافت و غیره نشان می‌دهد این شرکت‌ها برتری رقابتی‌شان را نه از منابع در دسترس‌شان بلکه از شایستگی‌های کلیدی‌شان (Core competencies) به دست آورده‌اند.

 

🌟 برای مثال، توانایی آی‌بی‌اِم در طراحی ماشین‌های بسیار پیشرفته، یا توانایی اپل در طراحی تکنولوژی‌های جدید ارتباطی، یا توانایی مایکروسافت در بکارگیری هوش مصنوعی در نرم‌افزارهای اداری، نمونه‌هایی از شایستگی‌های کلیدی این شرکت‌ها هستند.

 

🌟 یک شایستگی کلیدی این سه ویژگی را دارد:

 

۱️⃣ شایستگی کلیدی با چشم‌انداز و ماموریت اصلی شرکت هماهنگ است

بر این اساس، مثلا دسترسی اپل به کارخانه‌های ارزان در چین برای تولید موبایل، یک شایستگی کلیدی به حساب نمی‌آید، چون اصولا چشم‌انداز اپل، تولید گوشی ارزان نیست. اما در مقابل، توانایی اپل برای افزایش امنیت گوشی‌هایش، یک شایستگی کلیدی است، چون تولید یک گوشی هک‌ نشدنی، یکی از ماموریت‌های اپل است.

 

۲️⃣ شایستگی کلیدی از سال‌ها تجربه اندوخته شده در شرکت به دست می‌آید و خریدنی نیست

نکته کلیدی یک شایستگی کلیدی این است که رقبا به سختی می‌توانند از آن تقلید کنند. بر همین اساس، شایستگی کلیدی باید از داخل شرکت بجوشد نه این که شرکت دنبال خریدن آن از بیرون باشد. به همین دلیل است که مثلا گوگل مهندسانش را مجبور می‌کند در طول روز، ساعات مشخصی را روی پروژه‌های شخصی‌شان صرف کنند تا از این طریق یادگیری و تجربه‌شان در طراحی نرم‌افزار افزایش یابد و به مرور زمان به شایستگی کلیدی شرکت تبدیل شود.

 

۳️⃣ شایستگی کلیدی قابل تسرّی به کل شرکت است

یک شایستگی کلیدی واقعی قابل استفاده در تمامی محصولات و خدمات شرکت است و به یک برند یا محصول شرکت محدود نیست. برای مثال، توانایی ارائه پیشنهادات شخصی شده به مشتریان بر اساس خریدهای قبلی‌شان، یکی از شایستگی‌های کلیدی آمازون است. آمازون از این شایستگی کلیدی هم در فروشگاه اینترنتی و هم در فروشگاه‌های فیزیکی‌اش استفاده می‌کند.

مراقب تقلید کارمندان‌تان باشید

🌟 برایان تریسی در کتاب ۱۲ اصل رهبری عالی می‌نویسد: رهبران حرفه‌ای، رهبرانی هستند که بعد از مدتی به الگو و سرمشق کارمندان‌شان تبدیل می‌شوند و کارمندان از ارزش‌ها، رفتارها، تصمیم‌گیری‌ها و حتی نوع سخن گفتن رهبرشان تقلید می‌کنند.

🌟 به همین دلیل، رهبران حرفه‌ای همیشه به گونه‌ای رفتار می‌کنند که الگوی خوبی برای کارمندان‌شان باشند و ارزش‌، فرهنگ، رفتار و گفتار مناسبی را به آنها بیاموزند.

🌟 در حقیقت، این رهبران به خوبی می‌دانند که تمام چیزهایی که می‌گویند و تمام کارهایی که انجام می‌دهند، توسط کارمندان‌شان موشکافی و تحلیل می‌شود. در نتیجه، همیشه مراقب رفتار، گفتار و تصمیمات‌شان هستند.

🌟 به همین دلیل است که رهبران حرفه‌ای تلاش می‌کنند با رفتارهای مطلوب زیر به الگوی مناسبی برای کارمندان‌شان تبدیل شوند:

۱️⃣ امیدواری نسبت به آینده، به خصوص در سخت‌ترین شرایط.

۲️⃣ پایبندی به تعهدات، اصول و ارزش‌های کاری شرکت.

۳️⃣ حمایت از ایده‌های خلاقانه و جدید.

۴️⃣ ایجاد فضای مشارکت و نظر دادن برای تمام کارمندان.

۵️⃣ گسترش فرهنگ مشتری‌مداری در بین تمام کارمندان.

۶️⃣ توجه ویژه به برند شرکت و ایجاد فرهنگ حمایت از برند در بین تمام کارمندان.

۷️⃣ ترویج فرهنگ مسئولیت‌پذیری، خودانگیزگی، توسعه فردی و وجدان کاری در بین تمام کارمندان.

۸️⃣ ایجاد صمیمیت و دوستی بین تمام کارمندان و خودداری از بروز اختلاف و بحث‌های بی‌دلیل بین آنها.

مردان، زنان و تقسیم کیک مذاکره

🌟 لیگ تامپسون در کتاب «۵۳ اصل مذاکره» می‌نویسد: تفاوت زنان و مردان در هنگام مذاکره چیست؟ شما هم ممکن است مثل من احساس کنید که این سوال، شاید به پاسخ‌های جانب‌دارانه منجر شود ولی می‌خواهم شما را با نتایج یک تحقیق علمی در این موضوع آشنا کنم:

🌟 زمانی که مردان و زنان در یک مذاکره روبروی یکدیگر قرار می‌گیرند، مردان سهم بیشتر از کیک مذاکره را به خود اختصاص می‌دهند. دلیل اختلاف سهم از کیک مذاکره، در خواسته‌های اولیه آنان است نه در توانایی‌شان برای مذاکره.

🌟 به عبارت دقیق‌تر، ریشه این تفاوت را می‌توان در پیشنهادهای اولیه مذاکره‌کنندگان جستجو کرد، به این معنا که زنان معمولا به اندازه آن چه مردان در مذاکره طلب می‌کنند، درخواست نمی‌کنند.

🌟 این تفاوت رفتار حتی وقتی که زنان و مردان دقیقا در نقش‌های یکسان قرار می‌گیرند نیز وجود دارد. برای نمونه، خانم لیندا بابکوک به این نکته توجه کرد و کتابی تحت عنوان «زنان نمی‌خواهند»، منتشر کرد‌.

🌟 در این کتاب، دیدگاه‌های جدیدی در زمینه تفاوت مردان و زنان در مذاکره مطرح شده و مدارک کافی در این زمینه، به خصوص در زیاده‌خواهی مردان و قناعت زنان گرده آمده است.

🌟 خانم بابکوک معتقد است: تصویر کلیشه‌ای مثبتی که ما از زنان، به عنوان انسان‌هایی خوب، مهربان و قابل کنترل در ذهن داریم، در واقع می‌تواند در مذاکره به آنها آسیب وارد کند. در حقیقت این قبیل تصورات رایج از زنان، باعث می‌شود آنها در فرایند مذاکره سهم کمتری از کیک را برای خودشان طلب کنند.

🌟 خانم بابکوک در ادامه می‌نویسد: اما قطعا باید این شرایط را تغییر بدهیم و به زنان کمک کنیم سهم‌شان از کیک مذاکره را افزایش بدهند.

🌟 وی در توضیح نظراتش به کتاب پروفسور هوارد رایفا در کتاب «هنر و دانش مذاکره» اشاره می‌کند و می‌نویسد: برخی از ۳۸ ویژگی یک مذاکره‌کننده موفق که آقای رایفا در کتابش تشریح کرده، مثل صراحت، قاطعیت و برتری‌جویی، بیشتر به شخصیت‌های مردانه می‌خورند، اما در مقابل، برخی دیگر از این ویژگی‌ها مثل همدلی، توانایی در ارتباط غیرکلامی و غیره، بیشتر به رفتارهای زنانه اشاره دارند.

🌟 خانم بابکوک با در نظر گرفتن این واقعیت که خانم‌ها در بسیاری از ویژگی‌های یک مذاکره‌کننده حرفه‌ای، سرآمدتر از آقایان هستند، نتیجه می‌گیرد: وقتی خانم‌ها از این واقعیت مطلع می‌شوند، عملکرد بسیار بهتری از خود نشان می‌دهند و به یک مذاکره‌کننده بسیار بهتر تبدیل می‌شوند.

🌟 خانم بانکوک در پایان می‌گوید: بحث بر سر این نیست که مردان از زنان سوءاستفاده می‌کنند و امتیازهای بیشتری را به دست می‌آورند، بلکه همان گونه که لویی پاستور گفته «شانس با ذهن‌های آماده همراه است»، پس اگر خانم‌ها هم با ذهن آماده وارد مذاکره شوند، شانس‌شان برای موفقیت افزایش می‌یابد.

چه کنید تا کارکنان به شما احترام بگذارند؟

🌟 آرزوی هر مدیری است که بر کارکنانش تاثیر بگذارد تا به اهداف مورد نظر سازمان تحت رهبری او دست یابند و از سویی دیگر مورد احترام افرادش نیز باشد. یکی از هنرهای مدیران بزرگ و موفق این است که به هر دوی این دو ایده‌آل‌ها به‌طور همزمان دست یافته‌اند و در این مسیر اصول و راهکارهایی را مورد توجه داشته‌اند که در این مطلب به آنها پرداخته خواهد شد.

🌟 سبک مدیریتی خودتان را پیدا کنید
اینکه شما به روشنی بدانید که سازمان یا تیم تحت رهبری تان را با دانش فنی‌تان کنترل می‌کنید یا اینکه از کاریزما و کیش شخصیتی‌تان برای هدایت و انگیزه دادن به کارکنان‌تان بهره می‌گیرید، باعث خواهد شد افرادتان شما را قبول داشته باشند و برای شما احترام قائل شوند.

🌟 نسبت به افرادتان دلسوز باشید و این دلسوزی را به آنها نشان دهید
هیچ‌چیزی بیشتر از بی‌اعتنایی به کارکنان و ارزش قائل نشدن به شخصیت افراد موجب از بین رفتن نفوذ و احترام مدیر نزد کارکنانش نمی‌شود.

🌟 تا آنجا که می‌توانید اطلاعات‌تان را افزایش دهید
هرچه دانش و آگاهی یک مدیر از شرایط و مسائل پیرامون سازمان بیشتر و عمیق‌تر باشد، بر میزان کارآیی و تصمیم‌گیری‌های درست و بجای او افزوده خواهد شد و همین مساله باعث افزایش منزلت و اعتبار او نزد افرادش خواهد شد.

🌟 روی خودتان سرمایه‌گذاری کنید
رهبران بزرگ همیشه در حال یادگیری هستند و از طریق آموختن چیزهای جدید است که روی خود سرمایه‌گذاری می‌کنند.

🌟 بِرندتان را مدیریت کنید
شما به‌عنوان رهبر یک شرکت یا سازمان باید مدیریت کاملی بر برندتان داشته باشید و برای این کار باید از طریق بازخورد گرفتن از مشتریان و کسانی که با شرکت‌تان در ارتباط هستند، نام و شهرت مجموعه تحت رهبری‌تان را بهبود ببخشید.

🌟 روی آینده تمرکز کنید
هنر رهبران بزرگ، تصویرسازی از آینده و متمرکز ساختن تمام قوای سازمانی بر تحقق اهداف آتی است.

🌟 افرادتان را به‌طور دقیق بشناسید
این هنر یک مدیر خوب است که بداند افرادش به چه چیزی علاقه دارند، سرگرمی مورد علاقه‌شان چیست، نام فرزندشان چیست و از همه مهم‌تر اینکه آنها در چه چیزی عالی و توانمند هستند. کارکنان، عاشق مدیری هستند که شناخت دقیقی از آنها دارد.

🌟 به رشد و ارتقای حرفه‌ای کارکنان‌تان توجه کنید
شما به‌عنوان یک رهبر حتما باید زمینه رشد و ترقی افرادتان را نیز فراهم آورید، چرا که موفقیت فردی تک تک افراد باعث موفقیت کل سازمان خواهد شد.

🌟 به‌طور نامحدود افرادتان را مورد ستایش قرار دهید
وقتی افرادتان عملکرد خوبی از خود نشان دادند، حتما از آنها تقدیر کنید. شما می‌توانید تعریف و تشکر از کارکنان‌تان را هم به صورت حضوری و در مقابل دیگران انجام دهید و هم به صورت مجازی و از طریق فرستادن ایمیل‌های حاوی سپاس و قدردانی و در صورت امکان دادن هدایایی کوچک اما معجزه گر به آنها.

🌟 به افرادتان ثابت کنید که هوای آنها را دارید
مطمئن باشید در این صورت آنها هم در مواقع بحرانی هوای شما را خواهند داشت.

🌟 بهترین‌ها را در اطرافتان جمع کنید
از قدیم گفته‌اند «همه چیز را همگان دانند» پس شما هم باید از غرور بیجا دست بردارید و با جمع کردن بهترین نیروها و کسانی که نقاط ضعف شما را پوشش می‌دهند و جبران می‌کنند یک من برتر و کامل‌تر به وجود بیاورید.

🌟 اول بشنوید بعد سخن بگویید
رهبران بزرگ بیشتر گوش می‌کنند و کمتر حرف می‌زنند. آنها همچنین قبل از هر اظهار‌نظری خوب در مورد آن پرس‌و‌جو می‌کنند و پس از تفکر کافی تصمیم‌گیری می‌کنند.

🌟 همیشه خطر کنید
چرا که تا ریسک و مخاطره‌ای نباشد خبری از موفقیت و پاداش نخواهد بود. افرادی که تحت مدیریت رهبران جسور و بی باک کار می‌کنند هم آنها را تحسین می‌کنند و هم برای آنها فداکاری خواهند کرد.

🌟 همیشه به دنبال بزرگ‌ترین‌ها و بهترین‌ها باشید
رهبران بزرگ و محبوب همیشه به دنبال تکامل هستند. آنها به درستی بر این اعتقادند که بهترین روز کاری‌شان فردا خواهد بود و بزرگ‌ترین موفقیت‌ها در آینده انتظارشان را می‌کشد.

توضیحات خانم هوشیار در خصوص انجمن صنفی زنان فعال اقتصادی

نشست انجمن صنفی بانوان فعال اقتصادی با همکاری اتاق بازرگانی ایران

کنگره جهانی رهبران دبی امارت زن خاورمیانه ۲۰۲۴

حضور خانم هوشیار در ILO 2024