چگونه نیازها و انگیزه‌های ناخودآگاه مشتریان را تسخیر کنیم؟

💎 فیلیپ کاتلر در کتاب «اصول بازاریابی» می‌نویسد: هر فردی، در هر زمان مشخصی، نیازهای متعددی دارد، اما داشتن نیاز باعث نمی‌شود که فرد سراغ محصول یا خدمت ما بیاید.

🔹در حقیقت، یک نیاز وقتی فرد را برای خرید محصول یا خدمت ما تحریک می‌کند که به یک انگیزه تبدیل ‌شود. بر این اساس، انگیزه، نیاز شدیدی است که فرد را مجبور به یافتن راهی برای ارضاء آن نیاز می‌کند.

🔹روانشناسان تئوری‌های مختلفی را برای توصیف انگیزه‌های انسانی مطرح کرده‌اند. دو تئوری مطرح در این زمینه شامل تئوری فروید و تئوری مازلو است که کاربردهای متفاوتی در بازاریابی دارند.

🔹فروید معتقد بود که انسان‌ها معمولاً از انگیزه‌های واقعی‌ای که رفتارهای آنان را شکل‌ می‌دهند، بی‌خبرند. او باور داشت که انسان‌ها هر چه بزرگ‌تر می‌شوند، امیال بیشتری را درون‌شان سرکوب می‌کنند، ولی، این امیال هیچ وقت به طور کامل از بین نمی‌روند بلکه خودشان را در رویاها، لغزش‌های زبانی، رفتارهای عصبی و خشن و بیماری‌های روانی فرد نشان می‌دهند.

🔹طبق تئوری فروید تصمیم‌گیری‌های خرید هر فردی تحت تاثیر انگیزه‌های ناخودآگاه او قرار دارند. انگیزه‌هایی که حتی ممکن است خود فرد هم از وجود آنها بی‌خبر باشد.

🔹بنابراین، تصمیم‌گیری‌هایی مثل خرید یک بی‌ام‌و اسپورت توسط یک فرد مسن، ممکن است بیانگر این مساله ساده باشد که خریدار مسن دوست دارد به بقیه بگوید که دل جوانی دارد.

🔹در مقابل، مازلو سعی داشت تا دلایل برانگیخته‌ شدن افراد در یک زمان معین توسط یک نیاز مشخص را توصیف کند. برای همین، مازلو سعی می‌کرد پاسخی برای چنین پرسش‌هایی بیابد: چرا در یک زمان مشخص، فردی به دنبال افزایش امنیت شخصی‌اش است و فرد دیگری به دنبال جلب احترام دیگران؟

🔹پاسخ مازلو به این قبیل پرسش‌ها این است که نیازهای انسان در یک سلسله مراتب قرار می‌گیرند. از نظر مازلو، نیازهای اصلی انسان در این سلسله مراتب عبارتند از: نیازهای زیستی، نیازهای ایمنی، نیازهای اجتماعی، نیازهای احترام و نیازهای خودشکوفایی.

🔹طبق تئوری مازلو، هر فردی ابتدا سعی می‌کند تا مهم‌ترین و شدیدترین نیازش را ارضاء کند. وقتی که آن نیاز ارضاء شد، دیگر نمی‌تواند به عنوان منبع انگیزشی عمل کند، و در نتیجه، فرد سعی می‌کند تا مهم‌ترین و شدیدترین نیاز بعدی‌اش را ارضاء کند.

🔹به عنوان مثال، یک فرد گرسنه (که نیاز زیستی شدیدی دارد) هیچ علاقه‌ای به آخرین شاهکار هنری (که یک نیاز خودشکوفایی را ارضاء می‌کند) از خود نشان نمی‌دهد. اما به محض این که یک نیاز مهم و شدید ارضاء شد، نیاز شدید و مهم بعدی خودنمایی می‌کند.

0 پاسخ

دیدگاه خود را ثبت کنید

تمایل دارید در گفتگوها شرکت کنید؟
در گفتگو ها شرکت کنید.

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *